اشعار زیبا

یک شب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم .

چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم!

همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود

""همه ی آن ورق حسرت دیدار تو بود""


تو باور نکن اما من عاشقم
به یادم هست آن سوز زمستان را عزیزا...
که چون خورشید بر یخبسته جان من دمیدی.
بیادم هست آن پاییز غمزا را که....
... تنها بودم و تنها ، تو اما ناگهان از راه رسیدی ...
...کبوتر وار از این شاخه به آن شاخه پریدی.
مقصد، از مقصود ماهم دور تر
راه ناهموار بود و همسفر ناجورتر
در نهایت ،بی نهایت خفته بود
دل مردد بود ،و هم آشفته بود
آسمان تاریکتر هر لحظه شد
گفتگوها از جنس باران شد
جز جدایی چاره ایی بهتر نبود...؟؟؟
یا لحظه ایی شیرینتر از آخر نبود...؟..

سلام خدمت همه دوستان عزیزم که با لطف خودشون و نظراتی که گذاشتن منو شرمنده کردند. بسیاری از شما دوستان خواستید من این آهنگ دکلمه رو براتون بفرستم من این دکلمه رو از قسمت کد موزیک بهاربیست گرفتم. اگه به اون قسمت برید انواع موزیک و دکلمه هست که میتونید دکلمه اشعار فرغ فرخزاد رو  انتخاب کنید.خودم این اهنگ رو تو سیستمم ندارم که بتونم برای کسی بفرستم. بازم از همه دوستان که منو لینک کردند و نظرات زیبا برام گذاشتن تشکر میکنم و عذرخواهی میکنم که بخاطر مشغله کاری دیر به دیر آپ میکنم.امیدوارم هرجای ایران زیبا که هستید موفق و پیروز باشید.